تاریخ انتشار: سه شنبه 1403/08/29 - 08:12
کد خبر: 522865

نگاهی بر تحریم‌های جدید اتحادیه اروپا علیه ایران؛

معمای روابط ایران و اروپا/ هوشمندی تهران در زمین مذاکره با غرب

معمای روابط ایران و اروپا/ هوشمندی تهران در زمین مذاکره با غرب

پیش از برگزاری این مذاکرات، ایران و طرف‌های اروپایی با نشست روز چهارشنبه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مواجهند که بر اساس برخی گمانه‌زنی‌ها پیش‌نویس یک قطعنامه بین اعضا توزیع شده و احتمال دارد با تشدید فضا به تصویب برسد.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دور جدید تحریم‌های اتحادیه اروپا دیروز در حالی علیه کشتیرانی ایران اعمال شد که روابط تهران با پایتخت‌های اروپایی در بدترین دوران خود در چند دهه گذشته قرار دارد. روابطی که از مرداد ۱۴۰۱ و پس از توقف مذاکرات احیای برجام و سپس ناآرامی‌های اواخر شهریور همین سال، در مسیر افزایش تنش‌ها قرار دارد.

قدامات ایذایی اروپا علیه ایران در حالی صورت می‌گیرد که این اتحادیه پیش‌تر و در تاریخ ۲۵ مهر ماه در اقدامی خصمانه و خلاف قواعد بین‌المللی، ورود هواپیماهای سه شرکت ایران ایر، ماهان ایر و ساها به فضای اروپا را ممنوع کردند. در این چارچوب تحریم جدید علیه ۶ فرد و نهاد ایرانی در شرایطی است که مقامات جمهوری اسلامی از همان زمان روی کارآمدن دولت جدید ایران با گفتمان تنش‌زدایی به اروپا برای مذاکره چراغ سبز نشان دادند.

تحریم‌های تازه اروپا علیه ایران

مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور ایران هفته گذشته در دیدار با وزرای اسبق خارجه جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه از ابتدا اعلام کرده بودم که به دنبال گسترش روابط با همه کشورهای جهان از جمله کشورهای اروپایی هستیم، گفت: مذاکره با کشورهای اروپایی در حال انجام است، اما رژیم صهیونیستی با شیطنت‌‌های اخیرش سعی در ایجاد اختلال و پیچیده کردن مسائل در این مسیر دارد.

پیش‌تر نیز سید عباس عراقچی وزیر خارجه ایران تاکید کرد که تهران آمادگی دارد مسائل و چالش‌ها را با اروپا حل و فصل کند. این مسیر در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل دنبال شد و گفت‌وگوهای اولیه‌ای نیز در راهروهای UN در نیویورک صورت گرفت. عراقچی مجددا روز شنبه و در جریان یک گفت‌وگوی تلویزیونی گفت احتمالا به زودی مذاکرات با طرف‌‌های اروپایی دوباره شروع شود.

نشست شورای حکام

پیش از برگزاری این مذاکرات، ایران و طرف‌های اروپایی با نشست روز چهارشنبه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مواجهند که بر اساس برخی گمانه‌زنی‌ها پیش‌نویس یک قطعنامه بین اعضا توزیع شده و احتمال دارد با تشدید فضا به تصویب برسد.

با این حال به نظر می‌رسد سفر هفته گذشته رافائل گروسی مدیرکل آژانس به تهران و بازدید از دو سایت نطنز و فردو، مانع از تصویب این قطعنامه شود که اگر مانع نشود، چالش دیگری را به روابط ایران و اروپا اضافه خواهد کرد.چالشی که در فضای بازگشت دوباره ترامپ و بازگشت احتمالی کمپین فشار حداکثری می‌تواند این بار فشارها را بر ایران تشدید کند. با این حال اگر ایران و آمریکا بتوانند تماس‌ها را برقرار کنند و موفق به مذاکره شوند، به نظر می‌رسد که اختلافات بین اروپا و ترامپ به دلیل رویکردهای وی تشدید شود و این فرصتی برای خروج تهران و پایتخت‌های اروپایی از دالان تنش‌های فی‌مابین فراهم می‌کند.

 ترامپ

اما آنچه این روند را تقویت خواهد کرد مذاکرات احتمالی مسکو-کی‌یف در دوره ترامپ است. رئیس‌جمهور منتخب آمریکا وعده داده که به بحران اوکراین خاتمه خواهد داد و طبیعتا هرگونه حل و فصل این بحران می‌تواند در روابط ایران و اروپا بیشترین تاثیر را داشته باشد. به این معنی که با پدیداری افق‌های حل مساله در اوکراین، زمینه برای بازگشت ایران و اروپا به ریل سابق فراهم می‌شود. بنابراین متغیر ترامپ عامل مهمی در روابط ایران و اروپاست. البته متغیری که در عین فرصت، عدم‌قطعیت‌های زیادی نیز دارد.

مکانیزم ماشه

بنابراین اکنون نوبت دیپلماسی و تشدید آن است و آنگونه که مقامات دولت پزشکیان به دنبال باز کردن کانال‌ها و مسیرهای مذاکراتی هستند، این روند باید با اقدامات ملموس‌تری همراه شود. در فقدان چنین زمینه‌ای روابط مستعد بحران بیشتر است. این مساله ناظر به یک روند کوتاه‌مدت یکساله می‌تواند بدتر شود. در اکتبر ۲۰۲۵ یعنی یکسال دیگر موعد انقضای یکی از تاریخ‌های مهم در سند برجام است.

پیتر استانو، سخنگوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیش‌تر درباره آینده برجام طی گفت‌وگو با خبرگزاری ترند با تاکید بر نقش اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ‌‌کننده برجام ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، گفت که این نهاد اروپایی به منظور باز نگه داشتن کانال‌‌های دیپلماتیک برای بررسی فرصت‌‌های ازسرگیری مذاکرات هسته‌‌ای هدفمند، با ایران و دیگر شرکای برجام تعامل دارد.

قطعنامه ۲۲۳۱ که استانو به آن اشاره دارد، در عمل اکتبر ۲۰۲۵ را به ذهن متبادر می‌کند، یعنی زمانی که ۱۰ سال از تصویب برجام از جانب اعضای شورای امنیت خواهد گذشت. در این موعد، قطعنامه یاد شده که شش قطعنامه قبلی را ملغی کرده و جایگزین آنها شده بود به پایان می‌رسد و پس از آن برنامه هسته‌‌ای ایران دیگر در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل متحد نخواهد بود و به عبارت دیگر باید عادی‌‌سازی شود. این احتمال پررنگ است که اروپایی‌ها مکانیزم ماشه را فعال کنند. عراقچی روز شنبه در جریان گفت‌وگوی تلویزیونی به این مساله اشاره کرد و درباره «شرایط بحرانی» یک سال باقی‌‌مانده تا انقضای برجام و اقدام احتمالی اروپا برای فعال کردن مکانیزم ماشه هشدار داد.

تا پیش از وقوع این رخداد، ایران باید بتواند نسبت به رفع نگرانی‌های موجود اقدام کند. زمینه‌ای که از اوایل مهر ماه در نیویورک پیگیری شده باید به‌صورت جدی‌تر مدنظر قرار گیرد. در همین خصوص سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در نشست خبری روز دوشنبه ۲۸ آبان با اشاره به این زمینه گفت: ما در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد موضوعاتی که مورد نگرانی و علاقه طرفین بود با اروپایی‌‌ها صحبت کردیم. دامنه موضوعاتی که بین ما و کشورهای اروپایی در نیویورک مورد صحبت قرار گرفت، متعدد بود و در ادامه با همین حسن‌نیت و رویکرد آماده هستیم که با در نظر گرفتن منافع ملی و سه اصل عزت، حکمت و مصلحت رایزنی و گفت‌‌وگو کنیم.

حال با نگاهی تاریخی نیز به بطن رابطه پرفراز و فرود ایران و پایتخت‌های اروپایی به ضمیر ناخودآگاه تاریخ متبادر می‌شود، گزاره مهم اهمیت «بازی در حیاط بزرگان» است؛ گزاره‌ای که نقش تاریخی «شارل موریس دو تالیران»، وزیر مخلوع ناپلئون بناپارت در کنگره وین 1814 و طوفانی را که در این نشست به پا کرد، یادآور می‌شود آن‌هم در حالی که در میان نمایندگان کشورهای سرمست از پیروزی هیچ پشتوانه‌ای نه در زمین جنگ و نه در وضعیت سیاسی پایتخت فرانسه داشت و نه حتی کارت دعوتی برای حضور در کنفرانس وین با خود به همراه برده بود، اما در همنشینی بزرگان قدرت حضور یافت و یک‌تنه در برابر آنها ایستاد. این یک یادآوری تاریخی است که اروپای امروز در مواجهه با ایران که پس از ماجرای «میکونوس» تا امروز زاینده بحرانی بی‌سابقه شده است، باید برای خود تکرار کند. اما چرا؟
 
الهام گرفتن از گفتمان امنیتی

موج فراگیر تنشی که پس از رأی سیاسی دادگاه برلین در ماجرای «میکونوس» (فروردین 1376) بر آسمان ایران و پایتخت‌های اروپایی پدیدار و بعد از روی کارآمدن دولت اصلاحات در سال 1376 و کلید خوردن گفت‌وگوهای سطح بالا میان دو طرف ناپدید شد، 25 سال بعد با شکل و شمایلی دیگر سربرآورده و موج طوفانی دیگری به راه انداخته است. این موج با عبور از رابطه تاریخی، فرهنگی و اقتصادی، تصویر و برداشت تازه‌ای را با الهام گرفتن از گفتمان امنیتی نمایان کرده و برگ بازی خود را در معمای امنیتی و زمین حقوق بشری در نسبت با ایران بیرون آورده است.

ماجرا به سال 1401 باز می‌گردد؛ زمانی که در پی درگذشت مهسا امینی دختر جوان ایرانی، موجی از ناآرامی خیابان‌های ایران را در نوردید. منویات ضد ایرانی شماری از جریان‌های اپوزیسیون به خواست مردم ایران، قلب ماهیتی بود که توسط کشورهای اروپایی انجام شد و بهانه‌ای برای بروز تنش‌های دیپلماتیک دنباله‌دار با دولت سیزدهم فراهم کرد. این در حالی بود که در سال‌های پیش از آن، «برجام» مهم‌ترین تجلی سیاست در حوزه خارجی اروپا بود که تمام احزاب مهم این قاره با هم بر سر آن اتفاق نظر داشتند و دولت‌های اروپایی هر یک، به ظاهر هم که شده همه ظرفیت‌های دیپلماتیک خود را برای حفظ این توافق از پیامدهای طوفانی خروج «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور وقت امریکا به کار گرفته بودند.

شریک‌سازی ایران در جنگ اوکراین

پرده دیگری که در روند رابطه رو به بحران ایران و اروپا سربرآورد، تلاشی بود که در پرونده شریک‌سازی ایران در جنگ اوکراین به واسطه همکاری‌های نظامی آن با مسکو نمایان شد. «ولودیمیر زلنسکی» رئیس‌جمهور اوکراین که به‌تدریج کشورش را در مخصمه جنگ با روسیه گرفتار دید، کوشید میان رفتاری که اروپایی‌ها در کشاکش تنش‌های دیپلماتیک برآمده از پاییز 1401 علیه ایران در پیش گرفته بودند و اهدافی که خود در جلب کمک‌های مالی و تسلیحاتی بیشتر جست‌و‌جو می‌کرد، قرابت ایجاد کند. این تلاش از ادعای فروش پرنده‌های بدون سرنشین به روسیه با هدف کمک به این کشور برای سیطره بر جغرافیای جنگ اوکراین در سال 2022 آغاز شد و دو سال پس از آن به ادعای ارسال موشک‌های بالستیک دوربرد رسید؛ ادعایی که قابل انتظار بود از سوی شمار زیادی از کشورهای غربی به رهبری ایالات متحده تکرار و به بخشی از پلنی تبدیل شود که این کشورها در روند افزودن بر ابعاد بحران با ایران در پیش گرفته بودند.
 
معمای روسیه

هر چه که بود و هست، اثر چالش دولت‌های غربی با ایران بر سر اعتراضات و نوع حمایت‌هایی که از این اعتراض‌ها از خود نشان داده‌اند، در کنار بحث ادعای مداخله تسلیحاتی در جنگ اوکراین، حالا به سخت‌تر و پیچیده‌ترشدن مذاکرات احیای برجام انجامیده است. تا آنجا که به سود روسیه در استفاده از پهپادهای ساخت ایران و برجسته شدن آن بازمی‌گردد، تحکیم و تثیبت در نواحی اشغال شده و ایجاد امنیت برای این کشور بوده اما در سوی دیگر نتیجه مسلم آن در گرفتاری ایران در یک مخمصه امنیتی بازتاب یافته که نمی‌تواند فارغ از خواست پنهانی باشد که مقامات کرملین در پرشمار کردن حامیان خود در جبهه جنگ با غرب جست‌و‌جو می‌کردند. اینکه در اروپا بحث تنش رابطه با ایران بیش از پیش جدی شده و به موج تشدید تحریم‌ها رسیده، نشان می‌دهد که تا چه حد متغیرهای ناخواسته در معادله امنیتی ایران و اروپا زیر سایه جنگ اوکراین جدی و خصمانه شده است.

این رخدادها که سطح تنش و تشنج سیاسی بین‌المللی پیرامون ایران و مواضع و رویکردهای آن را به سطحی بالاتر برده در هفته‌های اخیر در ورود اروپا به پرونده ادعایی جزایر سه‌گانه ایران بازنمایی شده است؛ جایی که اروپایی‌ها نام خود را پای بیانیه مشترک با کشورهای عربی نشاندند و مالکیت ایران بر جزایر جنوبی‌اش را «اشغال» خواندند تا در برابر اهرمی که معتقدند ایران با آن، دامنه توان امنیتی و نظامی خود را جابه‌جا کرده، اهرم بازدارنده و متقابلی رو کنند.
 
زمین بازی ترامپ و اروپا

با وجود قرار گرفتن در چنین سطح بی‌سابقه تنش از تکثیر و تکرار جدال‌های نظامی و دیپلماتیک ایران و اسرائیل گرفته تا افزوده شدن بر شکاف رابطه با اروپا در کنار مشوق‌ها و تحرک‌های پیدا و پنهان بازیگران حاشیه‌ای که مستعد است دستگاه تصمیم‌گیری سیاسی در ایران و طرف‌های مقابل را به‌تدریج به سمت غلبه ایران‌ستیزی متمایل سازند، می‌توان به تاریخ‌سازی «تالیران» در کنگره 1814 بازگشت. نفوذ او به هیأت‌های فرعی و جانبی کنفرانس، انتقال مواضع از زبان آنها به کانون قدرت، نشستن در جلسات مستقیم مذاکره و نزدیک‌تر شدن به کانون‌های تصمیم‌گیری و بعد صاحب کلام شدن و در نهایت پیش راندن روند گفت‌و‌گوها و اختلاف‌افکنی میان متحدان از طریق یک تحلیل دقیق و جامع از مواضع دولت‌ها و دینامیسم حاکم میان آنها، همه آن چیزی بود که او را فاتح میدان دیپلماسی کرد.

ایران امروز اما چیزی بیش از آنچه تالیران در وین جست‌و‌جو می‌کرد، در چنته دارد. از پشتوانه‌هایی که در افزوده شدن بر متغیرهای امنیتی، میدانی و توان عملگرایانه و کارشناسانه دولت جدید که بگذریم، تحولی که احتمالاً با روی کار آمدن دولت دوم «ترامپ» در متوقف شدن اجماع فراآتلانتیکی در زمین جنگ اوکراین رخ می‌نماید و در نگاه رئیس‌جمهور جدید امریکا برای کاستن از هزینه‌های گزاف حمایت از ناتو در برابر کم‌و‌کاستی‌های اروپایی‌ها در این زمینه بازتاب پیدا خواهد کرد، قابل انکار نیست.
 
 ناکام گذاشتن خیز جدید اروپا

هرچند مذاکرات بی‌سروصدایی که علی باقری، معاون سیاسی وزارت امور خارجه در دولت سیزدهم با اروپایی‌ها در «ابوظبی»، «دوحه» و سپس «اسلو» جریان انداخت، راه به جایی نبرد تا وقفه چندین ماهه در دوره انتقال قدرت به مسعود پزشکیان بر لحن تند اتحادیه اروپا نسبت به ایران بیفزاید، اینک اما اختلاف ریشه‌ای در واشنگتن و پایتخت‌های اروپایی بر سر جنگ اوکراین، امکانی را برای بازی متفاوت تهران در این نزاع چندوجهی فراهم آورده است.

اینجاست که سیاست راهبردی ایران باید استمرار مذاکره با رعایت همه حساسیت‌ها و اصلی و فرعی کردن موضوعات سیاست باشد. سیاست خارجی یکپارچه، منسجم، روزآمد، متکی به داده‌های علمی واقعی و متمرکز بر مسائل اصلی بویژه آنچه در زمین اختلاف اروپا و امریکا می‌گذرد، ضرورت حیاتی مرحله فعلی است که می‌تواند خیز اروپا برای کلید زدن دوره جدیدی از تنش و بحران را در حد نمایش باقی گذارد. بویژه که سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران خبر داده است، اروپایی‌ها برای عبور بی‌هزینه از بحران بی‌میل نیستند و برای ازسرگیری گفت‌و‌گو با تهران چراغ سبز نشان داده‌اند.

گزارش از محمد جهاد

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top